رد سرودن شاهنامه برای سلطان محمود
به گزارش ایسنا، محمدجعفر محمدزاده در نهمین نشست کارگاه شاهنامهخوانی مجتمع ستارخان با تاکید بر اینکه شاهنامه فردوسی اثری است که پدیدآورنده آن در جای جای اثرش نشانههایی از شیوه کار و تاریخ آغاز و انجام آن را آورده است، افزود: به تصریح فردوسی در شاهنامه نخستین ویرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند سال ۳۸۴ هجری به اتمام رسیده است؛ سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز ارد/ زیادت شده سیصد از روزگار/ چو هشتاد و چار از برش برشمار. و از آنجا که این تاریخ پنج سال پیش از به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی است، حقیقت زندگی فردوسی را آشکار میسازد.
نویسنده کتاب «سیمای پهلوان ایرانی در سرگذشتنامههای کهن» افزود: این سند تاریخی از شاهنامه، افسانه دروغین سرودن شاهنامه برای سلطان محمود به قصد دریافت پاداش را روشن میکند. افزون بر این فردوسی آغاز کار شاهنامه را در حدود سی و شش سالگی آغاز کرده است؛ چو بگذشت سال از بر شصت و پنج/فزون کردم اندیشه درد و رنج.
محمدزاده همچنین با اشاره به اینکه فردوسی چندبار اثر خود را ویرایش و تکمیل کرده است، خاطرنشان کرد: پایان ویرایش دیگری از شاهنامه هم در هفتاد و یکسالی فردوسی در سال ۴۰۰ هجری بوده و احتمالا این همان نسخهای است که فردوسی به سلطان محمود تقدیم کرده است؛ چو سال اندر آمد به هفتاد و یک/ همی زیر شعر اندر آمد فلک/زهجرت شده پنج هشتادبار/ که گفتم من این نامه شاهوار.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» با اشاره به اقوال نادرست درباره زندگی فردوسی افزود: برخی افسانهسازیها از زندگی فردوسی از آن جمله که دختری داشته و میخواسته با پاداشی که از قبل سرودن شاهنامه میگرفته برای او جهیزیه تهیه کند به استناد خود شاهنامه سست و بیپایه است؛ فردوسی به گفته خودش پسری داشته که در سن سی و هفتسالگی از دنیا رفته است؛ مرا سال بگذشت بر شصت و پنج/ نه نیکو بود گر بیازم به گنج/ مرا بود نوبت برفت آن جوان/ ز دردش منم چون تنی بیروان/جوان را چو شد سال بر سی و هفت/ نه بر آرزو رفت گیتی، برفت. فردوسی هیچگاه از دختری که نداشته نام نبرده است و آنچه در اینباره گفته شده بیشتر داستانسرایی است.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران همچنین افزود: اینکه فردوسی یک نسخه از شاهنامه را همراه با مدحی به سلطان محمود تقدیم کرده باشد درست است اما نه به قصد پاداش که او پاداش و نتیجه زحمت خود را در زمان زندگی و پس از آن با زنده کردن هویت ایرانی دریافت کرد؛ و البته او میدانسته برای ماندن شاهنامه و پاسداری از آن باید آن را به موزه سلطنتی میسپرده آنگونه که در دیباچه شاهنامه هم به این موضوع اشاره کرده است؛ مرا گفت کاین نامه شهریار/ گرت گفته آید به شاهان سپار.
نشستهای کارگاه شاهنامهپژوهی به صورت هفتگی در محل سالن اجتماعات مجتمع ستارخان برگزار میشود.
انتهای پیام