جهان > گزارش و تحلیل

بایدن، رئیس جمهوری با کارنامه‌ای متناقض


به گزارش ایسنا، «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا که امروز دوره ریاست‌جمهوری او به پایان می‌رسد، وقتی سال ۲۰۲۱ وارد کاخ سفید شد، بیش از هر رئیس‌جمهور دیگر آمریکا در نیم قرن گذشته، بجز یک یا دو تن از آن‌ها، در حوزه سیاست‌ خارجی تجربه و تخصص داشت. اما با این حال، او این هفته با کارنامه‌ متناقضی از عملکرد خود که مواردی از آن‌ها در عرصه جهانی، عمیقا، مایوس‌کننده‌ است، کاخ سفید را ترک می‌کند.

بایدن نقش آمریکا در اتحادها و مجامعی را تقویت کرد که ترامپ آن را عمدا، تضعیف کرده بود

نشریه آمریکایی اسلِیت در گزارشی با این مقدمه به بررسی فعالیت‌های بایدن در دوران ریاست‌جمهوری او، به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌المللی پرداخته و نوشت: بخشی از جنبه منفی عملکرد او از این واقعیت سرچشمه می‌گیرد که جهان پیچیده‌تر و مشکلات آن سخت‌تر از هر زمان دیگری در تاریخ آمریکا قابل حل بوده‌اند. اما بخشی از شکست‌های او نیز ناشی از نقاط ضعف و اشتباه محاسباتی شخص او بوده است.

در این گزارش با اشاره به نقاط قوت عملکرد بایدن آمده است: میراث او نقاط قوتی نیز دارد. او اتحاد ناتو را احیا کرد که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور منتخب آمریکا عمدا آن را تضعیف کرده بود. او شراکت‌های حوزه اقیانوس آرام را که در حال رنگ باختن بود، باری دیگر به منظور سهیم شدن در پیشرفت و شکوفایی و مقابله با چین تحکیم کرد. بایدن دوباره وارد مجامع جهانی در حوزه تغییرات آب‌وهوایی شد که ترامپ از آن‌ها خارج شده بود و ممکن است آن را تکرار کند. او با میلیاردها دلار هزینه در حوزه فناوری داخل کشور تا حد زیادی قابلیت رقابت‌پذیری آمریکا در حوزه میکروچیپ‌ها، هوش مصنوعی و امنیت سایبری را ارتقا بخشید که سود کلانی از نظر اقتصادی و نظامی در سال‌های آتی برای آمریکا به همراه خواهد داشت. او در روزهای آخر ریاست‌جمهوری خود توافق آتش‌بس جنگ غزه را انجام داد.

بایدن، رئیس جمهوری با کارنامه‌ای متناقض
«جو بایدن» در نشست ناتو با حضور «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین

در این مطلب با اشاره به این که یکی از اقدامات مهم بایدن تمدید پیمان خلع سلاح هسته‌ای «استارت نو»، توافقی راهبردی میان آمریکا و روسیه به مدت پنج سال دیگر بود که از وقوع یک رقابت تسلیحاتی جدید جلوگیری کرد یا حداقل آن را به تعویق انداخت، مطرح شد: اگرچه، بایدن از احیای توافق هسته‌ای ایران خودداری کرد که «باراک اوباما» رئیس‌جمهور هم‌حزبی او در سال ۲۰۱۵ آن را امضا کرده بود و ترامپ سه سال بعد، از آن خارج شد، مشخص نیست که بایدن چرا به وعده خود عمل نکرده و این اقدام را انجام نداد، در حالی که امضاکنندگان اروپایی توافق به آن امیدوار بودند و دولت میانه‌رویی در ایران در قدرت بود. این باعث پیشرفت بیشتر برنامه هسته‌ای ایران شد.

پیروی شتابزده از توافق ترامپ برای خروج نظامیان از افغانستان

این پایگاه خبری در ادامه نوشت: در اوت ۲۰۲۱، با گذشت حدود شش ماه از سال اول ریاست‌جمهوری او، بایدن نظامیان آمریکایی را از افغانستان خارج کرد. او مدت‌ها بود که شبهاتی درباره این جنگی داشت که آمریکا در غرب آسیا آغاز کرده بودند. او به عنوان معاون اول اوباما، تنها کسی بود که در دولت با برنامه نظامی اعزام ۴۰ هزار نیروی بیشتر به این کشور، گسترش جنگ و اتخاذ راهبرد ضد شورشی( یا همان «ملت‌سازی») مخالف بود. اوباما با این اقدام نظامی موافقت کرد اما ۱۸ ماه بعد به این نتیجه رسید که این برنامه غیرعملی بوده و رویکرد بایدن را در پیش گرفت.

اگرچه، ایده خروج نظامیان، متعلق به بایدن نبود و این ترامپ بود که با دور زدن دولت حاکم افغانستان، توافقی را با طالبان در این زمینه امضا کرده و با خروج نظامیان آمریکایی تا مه ۲۰۲۱ موافقت کرد. وقتی بایدن به قدرت رسید، بیش از یک سال بود که هیچ یک از اعضای نیروهای مسلح آمریکا در افغانستان کشته نشده بودند، چراکه طالبان موافقت کرده در مدت انتظار برای خروج، حمله‌ای علیه آن‌ها انجام ندهد. ممکن بود جنگ دوباره از سرگرفته شود و آمریکا در حالی که تحت حمله است، مجبور به خروج شود یا به نبردها ملحق شود و ۳۰ هزار نیروی دیگر را اعزام کند، بنابراین، بایدن تصمیم گرفت به توافقی که در دولت ترامپ امضا شده بود، عمل کند.

در ادامه این گزارش با اشاره به این که بایدن با تمرکز بر موضوعاتی در دیگر بخش‌های جهان که برای او مهم‌تر بود، به‌ویژه در اقیانوس آرام، حاضر به مذاکره برای طولانی‌تر کردن مدت خروج نظامیان، به مدت بیش از سه ماه نشد، نوشته خروج شتابزده نظامیان از افغانستان، فارغ از نتایج فاجعه‌بار آن در داخل این کشور غرب آسیا به دلیل وابستگی شدید ارتش این کشور به تجهیزات و آموزش‌های نیروهای مسلح آمریکا، پیامدهایی در دیگر نقاط جهان نیز داشت.

احترام به خط قرمزهای «ولادیمیر پوتین» و احتیاط در حمایت از اوکراین

اسلیت نوشت: «باب وودوارد» در آخرین کتاب خود تحت عنوان «جنگ» که بر اساس منابع اطلاعاتی آمریکا در کرملین نگاشته شده، مطرح کرده یک سال پس از این اتفاق، «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه گمان کرد که می‌تواند به دلیل رها کردن شتابزده افغانستان به حال خود از سوی واشنگتن، از حمله به اوکراین قسر در برود. اگرچه، پوتین دچار اشتباه محاسباتی شده بود. او فرصت‌های زیادی برای تغییر رویه یا حداقل، کاستن از بلندپروازی‌های خود پس از ضدحمله اوکراین داشت اما آن موقع، پوتین اسیر اوهام خود شده بود.

در ادامه این مطلب آمده است: پاسخ بایدن به حمله پوتین با گردهم‌آوردن متحدان، به کار گرفتن منابع اطلاعاتی و سرازیر کردن کمک‌های نظامی در ابتدای جنگ، استادانه بود. اما این اقدام او نیز گرفتار برخی موانعی شد که به دست شخص او تراشیده شد. بایدن از همان ابتدا مشخص کرد که هر کاری برای کمک به دفاع اوکراین خواهد کرد، بجز وارد شدن نیروهای آمریکا و ناتو به نبردی مستقیم با ارتش روسیه که آغازگر جنگ جهانی سوم می‌شد. این نگرانی معقولی بود. روسیه زرادخانه هسته‌ای دارد. بازدارندگی هسته‌ای جاده‌ای دوطرفه است که باعث جلوگیری از حمله روسیه به ما می‌شود در عین این که مانع حمله مستقیم ما به روسیه می‌شود.

بایدن، رئیس جمهوری با کارنامه‌ای متناقض
سفر «جو بایدن» به اراضی اشغالی و دیدار با «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی پس از عملیات «طوفان الاقصی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳

وودوارد در کتاب خود با استناد به گزارش‌های اطلاعاتی مدعی شده پوتین در صورتی که ضدحمله اوکراین شامل تجاوز به قلمرو روسیه می‌شد و به‌ویژه، اگر با سلاح‌های تامین‌شده از سوی ناتو انجام می‌گرفت، واقعا اقدام به شلیک سلاح‌های راهبردی روسیه را بررسی می‌کرد. بنابراین، بایدن به «خط قرمزهای» پوتین احترام گذاشته و از اقداماتی که فکر می‌کرد ممکن است پوتین را تحریک به گسترش جنگ یا تشدید آن کند، دوری جست. بایدن، در ابتدا از ارسال تانک‌های مدرن به اوکراین خودداری کرد اما بعدا اجازه آن را داد. در اقدام مشابهی، از ارسال جنگنده‌های مدرن خودداری کرد اما پس از گذشت مدت کوتاهی، اجازه آن را  هم داد. بعد، نوبت موشک‌هایی با برد کافی برای رسیدن به روسیه بود که خط قرمز پررنگی برای پوتین بود اما ممنوعیت آن هم برداشته شد. هیچ یک از امتیازات بایدن به اوکراین باعث گسترش جنگ یا تشدید آن از سوی پوتین نشد.

نتیجه واضحی از این رویکرد حاصل نمی‌شود. با نگاهی به گذشته، به نظر می‌رسد محدودیت‌های بایدن بسیار سختگیرانه بوده‌اند. ارتش اوکراین در صورتی که بایدن یک یا دو سال زودتر از محدودیت‌ها می‌کاست، امروز، در شرایط بهتری بود. اما اگر بایدن این تسلیحات را بدون هیچ محدودیتی ارسال می‌کرد و اوکراین قدرت پیشروی در مواضع روسیه و انجام دادن حملاتی علیه قلمرو روسیه را پیدا می‌کرد،‌ آیا پوتین سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی را شلیک نمی‌کرد؟

در ادامه این گزارش آمده است: فرض کنیم خویشتن‌داری بایدن از روی احتیاط بود. اگر او قرار نبود به معنای واقعی کلمه اجازه «پیروزی» به اوکراین بدهد، هدف راهبردی‌اش از این کمک‌ها چه بود؟ آیا کمک به اوکراینی‌ها برای مبارزه تا رسیدن به یک بن‌بست بود که دو طرف خسته شده باشند و حاضر به مذاکره شوند؟ اگر این طور بوده باشد، اطلاعات آمریکا درباره این که پوتین تا چه اندازه حاضر به تاب‌آوری تلفات و خسارات روسی است که تاکنون، به بیش از ۴۰۰ هزار نفر رسیده، دچار اشتباه محاسباتی شده است.

اوکراین هدفی بود که ارزش حمایت و ارسال تسلیحات را داشت اما این کارزار قرار بود با محدودیت‌هایی همراه باشد؛ قرار نبود دلارهای آمریکا تا ابد سرازیر شوند و حالا که هیچ هدفی محقق نشده و ترامپ به کاخ سفید باز می‌گردد، ممکن است تمام این‌ها به نفع روسیه تمام شود.

 تذکرهای بایدن به «بنیامین نتانیاهو» درباره حملات به غزه جدی نبود

این پایگاه خبری در ادامه نوشت: جنگ غزه مورد دیگری از گرفتار شدن بایدن در نابسامانی دیگری به واسطه خودداری او از رعایت اعتدال است. پس از عملیات «طوفان الاقصی» توسط حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، که ۱۲۰۰ نفر اسرائیلی در آن کشته شدند، بایدن به اسرائیل رفت، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر اسرائیل را در آغوش گرفت و وعده حمایتی تزلزل‌ناپذیر از اسرائیل را داد اما بعد نخست‌وزیر و کابینه او را تحت فشار گذاشت به طریقی تلافی کنند که تلفات غیرنظامیان به حداقل برسد. این فشارها، در ابتدا، اثرگذار واقع شده و منجر به تعیین گذرگاه‌هایی بشردوستانه و آتش‌بسی شش روزه شد که طی آن، بیش از ۱۰۰ اسیر، حدود نیمی از اسرای اسرائیلی نزد حماس آزاد شدند. در عین حال، استقرار دو ناوگروه هواپیمابر در دریای مدیترانه پیام پرقدرتی به ایران و نیروهای وابسته به آن، از جمله در لبنان فرستاد که از شمال یا شرق، حملات تمام‌عیاری علیه اسرائیل انجام ندهند.

بایدن، رئیس جمهوری با کارنامه‌ای متناقض
«جو بایدن» به همراه خانواده‌اش در سخنرانی پیروزی انتخابات سنای آمریکا در ایالت دلاور، ۱۹۷۲

پس از آن که این راهبرد بایدن شکست خورد، به دفاع از اسرائیل و ارسال تسلیحات به آن ادامه داد اما وقتی نتانیاهو بدون در نظر گرفتن هیچ گونه حساسیتی نسبت به مرگ غیرنظامیان، اقدام به بمباران‌های سنگین شهر غزه کرد، به هیچ طریق نتانیاهو را تنبیه نکرد. طبعا، نتانیاهو به درستی، نتیجه گرفت که تذکرهای بایدن جدی نیستند. آتش جنگ شعله‌ور بود و طرفین فقط مدت کوتاهی خویشتن‌داری کردند. تنها ظرف چند روز اخیر و با گذشت ۱۵ ماه از این جنگ، توافقی برای آتش‌بس و تبادل اسرا حاصل شد اما تعداد کمی نسبت به دوام آن بیش از مدت شش هفته خوش‌بین هستند.

چالش‌های بایدن در «دوران تازه» پس از «پسا-جنگ سرد»

در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به سوابق فعالیت بایدن در کنگره آمریکا آمده است: بایدن در جنگ جهانی دوم متولد شد و دوران بلوغ خود را در دوران جنگ سرد گذراند. او برای اولین بار در ۲۹ سالگی و در ۱۹۷۲ در انتخابات سنای آمریکا پیروز شد که مصادف با پایان جنگ ویتنام بود. او از همان ابتدا، بر روابط بین‌المللی متمرکز بود و در نهایت، رئیس کمیته روابط خارجی سنا شد.

دوران خدمت او در سنا هم‌زمان با دوران رقابت میان دو ابر قدرت بود، یعنی آمریکا که رهبری غرب کاپیتالیست را بر عهده داشت و اتحادیه جماهیر شوروی که شرق کمونیست را هدایت می‌کرد. تمامی درگیری‌ها و همکاری‌های جهان، در چارچوب این دوگانگی بود. حتی تلاش کشورهای مستقلی که می‌خواستند به راه خوند بروند، در چارچوب گریزناپذیر جنگ سرد رخ می‌داد گرچه سازمان‌های خود را «غیرمتعهد» می‌نامیدند.

در آن دوره، برای بسیاری از متخصصان سیاست خارجی، از جمله بایدن، کار اصلی اداره این رقابت برای تامین منافع آمریکا بدون تحریک وقوع جنگی بزرگ، مذاکره درباره معاهده‌های کنترل تسلیحاتی، تقویت ناتو، رهبری جهان «آزاد» و حفظ تجارت آزاد بود.

وقتی بایدن در دولت اوباما وارد دستگاه اجرایی شد، اتحادیه جماهیر شوروی دچار فروپاشی شده بود اما شرایط جنگ سرد هنوز بر گفتمان موجود حاکم بود و دوران «پسا جنگ سرد» نامیده می‌شد.

در بخش پایانی گزارش اسلیت در این باره آمده است: با پایان یافتن جنگ سرد و شکست در جایگزین کردن ساختارهای قدیمی با ساختارهای جدید، به اندازه‌ای آنارشی حاکم شد که اوضاع بیش از پیش از کنترل خارج شد. بایدن حدود یک ماه پیش، در یک سخنرانی در وزارت امور خارجه آمریکا اذعان کرد که «دوران پسا-جنگ» سرد تمام شده و دوران تازه‌ای آغاز شده است» اما با نگاهی به دوران چهار ساله ریاست‌جمهوری بایدن می‌توان نتیجه گرفت که او هیچ گاه قادر به اتخاذ رویکرد مناسبی برای این دوران «تازه» نبود.

انتهای پیام



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا